جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۱: الهی شکر و فضلت را کران نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
الهی شکر و فضلت را کران نیست که را حمد و ثنایت در زبان نیست توکل کرده ی دریای حق را به گلّه هیچ محتاج شبان نیست به گنج درّ معنی کم تو دادی مرا چندان شعف بر پاسبان نیست یکی برگ درختی کو نه ذکرت کند گویا که آن در بوستان نیست گلی کان نشکفاند باد لطفت یقین دانم که اندر گلستان نیست چه پرسی حال زار ناتوانان که کس را یک نظر بر ناتوان نیست چو سروش جای دادی بر دل خاک از آن قدی چنان در بوستان نیست بجز درگاه لطفت ای جهاندار تو می دانی مرا جا و مکان نیست ز هجر مدعی ما را به گیتی به جز درگاه تو دارالامان نیست ترا باشد به عالم بنده بسیار ولی چون من غریبی در جهان نیست جهان ملک خاتون