جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۷: چه کنم در شب هجران تو آرامم نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه کنم در شب هجران تو آرامم نیست یک نظر بر رخ جان بخش دلارامم نیست با همه درد که در آتش دل سوخته ام آرزوی و هوس صحبت هر خامم نیست گرچه مانند صراحی شده خون در جگرم جز دلی صاف تنگ گشته ی چون جامم نیست هست مادام مرا مونس دل خیل خیال گرچه در پیش نظر وصل تو مادامم نیست تا به عشق رخ تو شهره ی آفاق شدم بجز از عاشق بدنام دگر نامم نیست تا تو ای نور نظر دور ز چشمم شده ای خوش دلی و طرب و ذوق در ایامم نیست کام من تلخ شد از شدّت شبهای فراق بجز از روز وصالت ز جهان کامم نیست جهان ملک خاتون