جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۱: جانا دلم ز روی تو یک دم صبور نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا دلم ز روی تو یک دم صبور نیست بی روی جان فزای تو ما را حضور نیست ای سرو برمگیر ز ما سایه ی قدت زیرا که آفتاب تو از سایه دور نیست ای شمع جمع ما که جهان از تو روشن است بازآ که بی جمال تو در دیده نور نیست گویند در بهشت برین حور زا بسیست دیدم بهشت را و یکی چون تو حور نیست آن فرّ و زیب و حسن و ملاحت که در وی است در حور عین نباشد و اندر قصور نیست بازآ که نور دیده ی مایی و در غمت در دیده ای و در دل تنگم سرور نیست صبرم ز روی خویش مفرما که بیش از این جانا دلم به درد فراقت صبور نیست جهان ملک خاتون