جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۶: ما را ز سر کوی غمت راه به در نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را ز سر کوی غمت راه به در نیست مشکل که جز این کوی مرا روی دگر نیست دل بردی و جان را به غم عشق سپردی و امروز غذایم بجز از خون جگر نیست این شب چه شب محنت ایام فراقست فریاد که در وی اثر صبح مگر نیست در ظلمت این شب که تواند قدمی رفت کاین راه پر از خوف و امّید سحر نیست از آتش هجران تو بگداخت جهانی واندر دل خارای تو یک ذرّه اثر نیست نگذشت چرا بر من خاکی ز سر لطف آن سرو گل اندام که بر ماش گذر نیست در مکتب عشاق بسی سعی نمودیم ما را بجز از آیت عشق تو ز بر نیست جهان ملک خاتون