جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۸: ما را غمی چو شدّت هجران یار نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را غمی چو شدّت هجران یار نیست وینم بتر که غیر غمم غمگسار نیست گفتم مگر نگار غم حال ما خورد بوی وفا و مهر در این روزگار نیست گفتی شبی به کلبه احزان گذر کنم بازآ که در جهان بتر از انتظار نیست گفتم خمار بشکنم اندر سحر به می خوشتر ز شربت لب تو در خمار نیست گفتی به صبر کوش به هجران ما ولی زین بیش صبرم از رخ آن گل عذار نیست گفتم که بار هست سگان را به کوی تو ما را چرا به کوچه ی وصل تو بار نیست گفتی برو صداع مده پیش از این مرا رحمی ترا بدین تن مهجور زار نیست گفتم تو سرو نازی و ما خاک ره به کوی آخر به سوی ما ز چه رویت گذار نیست از دست رفت دامن وصل تو این بتر دستم ز کار رفت و به دستم نگار نیست جهان ملک خاتون