جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۲: بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست هیچم دوای درد چو وصل حبیب نیست بستان و گلستان و گل اندر جهان بسیست بر روی چون گل تو چو من عندلیب نیست لیکن ز گلستان گل وصلت ای صنم جز خار روز هجر تو ما را نصیب نیست هستم غریب ملک تو سرگشته در جهان بر حالم ار کنی نظری هم غریب نیست من درد می کشم به امید دوای دوست هیچم بتر به درد چو جور رقیب نیست گرچه به درد دوریم آن سنگدل بکُشت هجری نباشد آنکه وصال عن قریب نیست گرچه بساط و عقل به عیوق برکشید هرگز نبود فراز که در پی نشیب نیست جهان ملک خاتون