جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۹: دل من در خم چوگان دو زلفش چون گوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من در خم چوگان دو زلفش چون گوست که کند چاره ی درد دل ما را جز دوست رود خون می رود از دیده ی من در غم او دل سنگین نگارم مگر از آهن و روست نام و ننگ و دل و دین در سر کارت کردم دوستان عیب کنندم که فلانی بدخوست بنشین عمر گرانمایه مکن صرف غمش جه کنم جان من و عشق فلان سنگ و سبوست روی مقصود چو در کعبه ی رویت دارم این همه جور و جفا بر من مسکین ز چه روست دلبرا خوی بد از روی نکو حیف بود خوی زشت از رخ خوب ای بت زیبا نه نکوست در جهان فاش شد و نیست ز عالم خبرش که فلان شاه جهانست و جهان بنده ی اوست جهان ملک خاتون