جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۱: دل من در سر زلفت به دامست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من در سر زلفت به دامست به عشقت خواب در چشمم حرامست هوای زلف تو پختم خرد گفت که این اندیشه از سودای خامست کسی کاو بر رخ خوبت نگارا نه عاشق گشت همچون من کدامست؟ به باغ جان ما هر سرو آزاد به پیش قامتت بر وی قیامست ز لعل جان فزایت بی نصیبم دعای دولتت بر من دوامست نظر فرما که خاک راه گشتم ز دلبر یک نظر بر ما تمامست ندارد با من آن دلبر وفا لیک جهان از جان و دل باری غلامست تو می دانی که بر من روز هجران چو زلف کافرت دایم چو شامست مزن سنگ فراقت بر دل من که روشن خاطر من همچو جامست اگر کام تو دشمن کامیم بود تو را ای جان جهان حالی به کامست جهان ملک خاتون