جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۲: امشبی حال وضع ما دگرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشبی حال وضع ما دگرست در میان دست جان ما کمرست دیده ی دیدنش به جان طلبم غرض ما ز دوست یک نظرست خسرو عشق با خیالش گفت لب شیرین او به از شکرست گشته ام همچو موی در هجران یارب او را ز حال من خبرست در فراقش ببین که می بارم این همه خون دیده کز جگرست بگذر از جور با من مسکین کار عالم ببین که در گذرست حال ما همچو زلفت آشفته از غم روی تو بهم دگرست قلب جانم مدام بر آتش رنگ رویم ز هجر همچو زرست دل مسکین من، ببینم باز کز شب وصل یار بهره ورست از همه دانشی که بود مرا آیه ی عشق آن صنم زبرست ای دل خسته، گرد عشق مگرد بیش از این زآنکه کار پرخطرست به یقین بنده ام تو را به جهان آخر از بندگی چرا به درست جهان ملک خاتون