جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۱: آن سروناز بین که چه خوش راست قامتست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن سروناز بین که چه خوش راست قامتست چون بگذرد به باغ ز قدّش قیامتست هرکس که صبحدم نظری کرد بر قدش تحقیق شد که عاقبتش بر سلامتست چون بگذری به ناز به بستان سرای دل سرو از میان جان به چمن در قیامتست عمریست تا که این دل مسکین مستمند از شدّت فراق تو اندر ملامتست بردی تو از برم دل و دادی به دست هجر مسکین دلم ز غصّه ی تو در ندامتست مرغ دلم مقید زلف تو شد ز جان نیکش نگاه دار کنون چون بدامتست پیوسته دل به صبح رخ تو چو ابرویت در بند طرّه ی سر زلف چو دامتست ای ماه مهربان که به بام ایستاده ای خورشید خاوری ز دل و جان غلامتست با کس وفا نکرد جهان خوش برآ، دمی خوش بگذران تو عمر، جهان چون به کامتست جهان ملک خاتون