جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۱: دل مسکین مرا خار جفای تو بخست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل مسکین مرا خار جفای تو بخست راه خوابم به شب هجر خیال تو ببست این همه جور و جفا کز تو به ما می آید دل بیچاره ی ما عهد تو هرگز نشکست گر سرم می رود از عشق نگردانم روی چون بدارم ز سر زلف پریشان تو دست گر سراپای وجودم تو بسوزی چون شمع دست از دامنت ای دوست نخواهیم گسست عشق روی تو نه امروز نهادیم به دل در گلم مهر تو بسرشت هم از روز الست لب جان بخش تو ای دوست نه پیدا نه نهان غمزه ی جادوی شوخ تو نه مخمور نه مست از سر جان و جهان یک سره جانم برخاست تا دل غمزده ام با غم رویت بنشست جهان ملک خاتون