حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ١٢٧: شوريده کرد حالم لعل شکر نثارش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوريده کرد حالم لعل شکر نثارش آشفته ساخت کارم زلفين بيقرارش ما را ز عشق رويش آن آتشى ست در دل کآفاق را بيکدم سوزد يکى شرارش از يار اگر چه دوريم شاديم از آنکه بارى بر سينه داغ حسرت داريم يادگارش از روى اهل همت بالله که شرم دارم هنگام وصل جانان گر جان کنم نثارش با من چگونه ورزد يارى و مهربانى يارى که نيست هرگز در ملک حسن يارش آن سرو لاله عارض از ديده رفت و دارم چون لاله داغ بر دل دور از گل عذارش من دسته گل خود دادم ز دست ليکن در پاى جان من ماند آسيب زخم خارش گلزار کامرانى بى گل چو نيست خرم جان را چه حاصل اى دل از باغ نوبهارش چشم حسين دارد شکل خيال قدش جوئى ست پر ز آب و سرويست در کنارش حسین خوارزمی