حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ١٢٠: اين منم ره يافته در مجلس سلطان خويش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اين منم ره يافته در مجلس سلطان خويش جان دهم شکرانه چون ديدم رخ جانان خويش ديگران گر سيم و زر آرند از بهر نثار من نثار حضرت جانانه سازم جان خويش دارم از ديده شرابى و کبابى از جگر تا خيال دوست را آرم شبى مهمان خويش داشتم پيمان که از پيمانه باشم مجتنب باده چون پيمود ساقى رستم از پيمان خويش راز من از اشک سرخ و روى زردم فاش شد من نکردم آشکارا قصه پنهان خويش از جراحتهاى او داريم راحتها بسى زانکه از دردش همى يابد دلم درمان خويش جوهر کان را سلاطين معانى طالبند شکر ايزد را که بارى يافتم در کان خويش گوهر کان را نمى يابند غواصان عشق شادى جان کسى کو يافت در عمان خويش شادى دنيا و هم عقبى شود آن حسين اين گدا را از کرم گر تو بخوانى آن خويش حسین خوارزمی