جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۶۳: بیش از این سر ز من بی دل و بیهوش متاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیش از این سر ز من بی دل و بیهوش متاب بی دلی را ز ره لطف و کرامت دریاب خواب در دیده ی بی خواب خوشم می آید به خیالی که توان دید خیال تو به خواب مردم دیده ی ما غرقه به آب غم تست چند گیرد غم عشقت سر مردم در آب گر شبی خیل خیال تو بود مهمانم رهر دم از دیده شراب آرم و از سینه کباب گفتم از روی محّبت که زمانی بنشین مرو ای نور دو چشمم چو سر زلف به تاب گل نو دیدم و گفتم که مگر عارض تست حمل بر آب کند تشنه ی بیچاره سراب دلبرا گر لب لعلت به لب جام نهی از حیا آب شود پیش لبت لعل مذاب گل، رخ خوب تو را دید و فرو ریخت ز شرم راست ماننده ی کتّان ز فروغ مهتاب چشم جادوی تو دیدم دلم از دست برفت آه از آن نرگس مستت که جهان کرد خراب جهان ملک خاتون