جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۸: آن ماه اگر فرو کشد از روی خود نقاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن ماه اگر فرو کشد از روی خود نقاب از شرم روش خون چکد از روی آفتاب بیدار بخت تست ولیکن به چشم ما ای دوست از چه روی ببستست راه خواب بازآ که از فراق رخ دلفریب تو خون می رود ز دیده ی جانم به جای آب پیش لب چو آب حیات تو عاشقان از دل کنند آتش و از سینه ها کباب بر باد داده ای تو چو خاکم ز عشق خویش آبم ببرده ای تو از آن آتش مذاب خوی می چکد ز عارض چون یاسمن تو را گل چون عرق کند بچکد زو به دم گلاب در خواب دولت شب وصلم نموده اند تشنه ز حسرت آب تصوّر کند سراب چون زلف سرکشت دگرم تاب می دهی زین بیش دلبرا ز من خسته سرمتاب از غمزه های مست خود ای نور دیده ام کردی چو چشم خویش جهان سر به سر خراب جهان ملک خاتون