جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۶: در ما فکنده ای چو سر زلف خویش تاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در ما فکنده ای چو سر زلف خویش تاب زین بیش آن مپیچ و سر از سوی ما متاب تا کی نهان شوی ز دو چشم دلم بگو هرگز که دید صورت خورشید در نقاب ما را ز مهر روی تو در دل حرارتیست تسکین آن نمی شود اّلا به ماهتاب ماه رخت مدار دریغ از من ضعیف از ذرّه کی دریغ کند مهر آفتاب رنجور عشق را ز دِوا چاره ای بساز زیرا که هست چاره ی بیچارگان ثواب ای سرو راستی بنشین در دو چشم ما دانی که جای سرو روانست در سر آب آتش گرفت در دل ما رحمتی نمای زان رو که خون همی رود از چشم ما چو آب گفتم جهان ز عدل تو آبادتر شود اکنون یقین شدم که تو خواهی جهان خراب جهان ملک خاتون