جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۹: ای عارض زیبای تو خندیده بر گلزارها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای عارض زیبای تو خندیده بر گلزارها وز بوی زلف دلکشت آشفته شد بازارها حال دل پر درد خود پنهان ز تو چون دارمش سرّی ز تو پنهان بود؟ ای واقف اسرارها از گلستان وصل او هستند هر کس با نصیب هجران آن گلرخ مرا در دل شکستم خارها جور بتان آزری آورد جان ما به لب ای بر دل افگار من زآن آزری آزارها یکباره از وصلت دری بگشودیی بر جان من وز روز هجرانت مرا بر دل نشسته بارها از شادی وصلت منم محروم و محزون از چه روی ای جان ز غم بنهاده ای بر جان ما خروارها گفتم به هجران بیش از این آخر تحمّل چون کنم گفتا جهان مشتاب تو، صبری بکن در کارها جهان ملک خاتون