جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۴: جز شب وصل تو جانا که کند چاره ی ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز شب وصل تو جانا که کند چاره ی ما خود نگویی چه کند خسته ی بیچاره ی ما مدّتی تا دل سرگشته به عالم گشتست تا چه شد حال دل خسته ی آواره ی ما این چنین خسته روان کز غم هجر تو منم هم مگر شربت وصل تو کند چاره ی ما گفتم ای دوست به وصلم ننوازی گفتا چه کنم نرم نگشتست دل خاره ی ما دل به من گفت برو زلف سمن ساش بگیر گفتم ای دل چه کنم نیست بدان یاره ی ما از غمم جان به لب آمد ز جهان سیر شدم که ندارد بجز از غم دل غمخواره ی ما شکر الطاف تو ای دوست نمی یارم گفت چه نکردست بگو لطف تو درباره ی ما جهان ملک خاتون