جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۶: نشست بار فراقی چو کوه بر دل ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشست بار فراقی چو کوه بر دل ما به وصل خویش مگر حل کنی تو مشکل ما به درد عشق رخت ای نگار سنگین دل بگو چه شد بجز از خون دیده حاصل ما غم فراق و دل ریش و سینه ی پردرد به غیر از این دو سه چیزی نشد مداخل ما ز آتش دل و آه سحر به مهر رخت بجز درخت محبّت نروید از گل ما امید بود مرا کز تو برخورم هیهات کجا شد آن همه اندیشه های باطل ما چو بگذری به سر خاک ما پس از صد سال یقین که مهر تو باقیست در مفاصل ما بیا و چشمه ی چشم جهان مفرّح کن که سر و قدّ تو رستست راست در دل ما جهان ملک خاتون