جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۳: گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا نکند با دل سرگشته ی ما غیر جفا چون همه کار جهان، بنده به کامش خواهد از چه رو می نکند کام دل خسته روا ما نهادیم سری در قدمت سرو روان راست گو از چه کشی ای دل و دین سر تو ز ما بگذشتی و زدی آتش مهری به دلم آن نه بالاست که هست او به دل خسته بلا پادشاهی به جهان از کرمت کم نشود گر کنی از سر لطفت نظری سوی گدا گر تو را با من بیچاره ی مسکین جنگست چه کنم با تو که ما سر صلحست و صفا نام مشک ختنی برد زبانم گویی بوی زلف تو شنیدم همه از باد صبا دوش در ماه رخ او نظری می کردم چون بدیدم به مه ای دوست کجا تا به کجا من به ظلمات شب هجر تو تا کی باشم بی رخ دوست نباشد به جهان نور و ضیا جهان ملک خاتون