جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: اوصاف تو کردیم همه ورد زبان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اوصاف تو کردیم همه ورد زبان را بر مهر تو کردیم سراسر دل و جان را از دیده مرا آب روانست ز مهرت هم در سر مهر تو کنم روح و روان را گر وی نظری افکند از مهر به حالم چون ذرّه به عیوق رساند دو جهان را دانی سر و جان در ره عشقت که فدا کرد؟ آن کس که نترسید چنین سود و زیان را راهیست خطرناک درین بادیه رفتن لیکن خطری نیست درین راهروان را آنست که دل بردن ما پیش تو سهلست اینست که دلداده پسندد همه آن را آوخ که بمردیم درین درد و کسی نیست کز لطف دوایی کند این درد نهان را گر بگذرد از روی تلطّف بر ما دوست در دیده کنم جای چنان سرو روان را هرکس که دو ابروی تو با غمزه ی خون ریز بیند بکند جان سپر آن تیر و کمان را انگشت تحیر بگزم چون که ببینم از قدرت معبود جهان ماه رخان را جهان ملک خاتون