جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: بسیار بگفتم دل دیوانه ی خود را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بسیار بگفتم دل دیوانه ی خود را پندم نکند گوش زهی خیره ی خود را روی تو همی خواهم و خوبست مرا رأی تدبیر ندارم چکنم طالع بد را فریاد ز دست دل خودرأی بلاکش الحق که به جانم شده دشمن دل خود را مست است مدام از قدح شوق تو جانم بر مست ملامت نرسد اهل خرد را پروانه صفت پیش تو ای شمع جهان سوز خواهم که بسوزم همگی جسم و جسد را بلبل صفتم ناله هزارست ز شوقت ای خار چو من کرده گل روی تو صد را از دیده چنان سیل محبّت بگشایم کز سینه ی دشمن ببرم زنگ حسد را آن روز که در خاک تنم را بسپارند بر یاد تو چون روضه کنم خاک لحد را بر جان جهان داغم غم هجر تو تا کی کم سوز دل سوخته، دارای صمد را جهان ملک خاتون