جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳: دلبرا تا کی مرا داری ز وصل خود جدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبرا تا کی مرا داری ز وصل خود جدا رحمتی کن بر من دلخسته از بهر خدا نیک زارم در غم عشقت به تاریکی هجر از من مسکین پیامی بر به یارم ای صبا با دلارامم بگو تا کی جفا بر من کنی بی وفا یارا ستم بر ما چرا داری روا بر امید آنکه بر حال من اندازی نظر بر سر کویت مقیمم روز و شب همچون گدا من گدای کوی تو گشتم به بوی لطف تو بر گدا آخر مکن چندین جفا ای پادشا گشته ام بیگانه از بود و وجود خویشتن تا شدم در کوی تو با روی خوبت آشنا نرگس رعنای تو بر بود از من جان و دل در جهان یکتا شدم تا دیدم آن زلف دوتا گفتم ای جان و جهان یک ره به وصلم شاد کن گفت ای مسکین گدا از سر برون کن این هوا جهان ملک خاتون