عیوقی
ورقه و گلشاه
بخش ۳۰ - چو گلشه سوی شام شد مستمند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو گلشه سوی شام شد مستمند بیاورد بابش یکی گوسفند ز بهر حیل سرش ببرید زود به کرباس اندر بپیچید زود بخوابید در خیمه چون مردگان شب تیره برداشت بانگ و فغان برآورد با زن بهٔک جا خروش که آوخ ز گلشاه ببرید هوش همه اهل حی جمله گرد آمدند سلبها دریدند و گریان شدند بشد باب گلشاه گوری بکند نهادش به گور اندرون گوسفند همه اهل حی راست پنداشتند سراسر همه نوحه برداشتند همه جملگی زار و گریان شدند چو ماهی ابر تابه بریان شدند دل خلق با درد پیوسته شد بریشان در خرمی بسته شد عیوقی