سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۲۴۶: بر گل رفتم از غالیه تر زدهای باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر گل رفتم از غالیه تر زده ای باز گل را به خط نسخ قلم در زده ای باز گل را ز رهی ساخته ای از گره زلف تا راه کدامین دل غمخور زده ای باز بر گل زده ای حلقه و بر تنگ شکر قفل امروز همه بر گل و شکر زده ای باز آن ژاله صبح است و ا آب حیات است یا آب گل ترکه به گل بر زده ای باز گل را به چه دل خنده برآید ز خجالت؟ بس خنده که بر روی گل تر زده ای باز هر سیم سر شکم که روان بود به سودا بر سکه رویم همه با زر زده ای باز بر ساغر ما سنگ جفا می زنی ای دوست! با تو چه توان گفت که ساغر زده ای باز؟ همچون قلم اندر خطم از زلف تو زیراک بی واسطه ام همچو قلم سرزده ای باز گفتی که به هم بر نزم کار تو، سلمان! در هم زده ای زلف و به هم برزده ای باز سلمان ساوجی