سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۶۱: تا در سرم، ز زلف تو، سودا فتاده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا در سرم، ز زلف تو، سودا فتاده است کارم ز دست رفته و در پا، فتاده است بی اتفاق صحبت و بی اختیار هجر مشکل حکایتی است که ما را فتاده است چون شمع، می گدازم و روشن نمی شود کین خود، چه آتشی است که در ما فتاده است؟ گر افتدت هوس، که بپرسی، دل مرا در زلف خود بجو، که هم آنجا فتاده است سلمان ساوجی