حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۸۷۶: دو خصم داده به هم دست و این فگار یکی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو خصم داده به هم دست و این فگار یکی یکی تو دشمن جانیّ و روزگار یکی به خون من دو زبردست، هم زبان شده اند نگاه مست یکی، چشم میگسار یکی دو فتنه گر به کمین دل رمیدهٔ ماست کمند طره یکی، زلف تابدار یکی یکی، دو کرده غمم را فریب وعدهٔ تو بلای هجر یکی، درد انتظار یکی نه در دلی و نه در دیدهٔ خراب مرا ازین دو خانه، نیامد تو را به کار یکی نیم به هجر تو تنها، دو همنشین دارم دل شکسته یکی، جان بی قرار یکی به عندلیب چمن نوبت فغان نرسد حدیث جورت اگر گویم، از هزار یکی کنون دو سلسله جنبان بود جنون مرا خط عبیر شمیمت یکی، بهار یکی خدنگ های تغافل خطا نمی گردد ز شست غمزه ات، ای نازنین سوار، یکی گدا و شاه به تنهایی از جهان رفتند درین دیار، به یاری نشد دچار، یکی به دهر، الفت و انصاف نیست یاران را یکی حریف نشاط است و سوگوار، یکی زگرد حادثه میدان روزگار پر است خدا کند که برآید ازین غبار، یکی ز بزم وصل، حزین این قدر خبر دارم که بیخودانه، سرم داشت درکنار، یکی حزین لاهیجی