حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۸۶۶: طبیب من، حرا از خسته جان خود نمی پرسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طبیب من، حرا از خسته جان خود نمی پرسی؟ توان پرسیدنی، وز ناتوان خود نمی پرسی قلم کی محرم و قاصد کجا درد سخن دارد چرا احوال ما را، از زبان خود نمی پرسی؟ مگر آگه نیی از سوختن ای شمع بی پروا که از پروانهٔ آتش به جان خود نمی پرسی؟ نسیم آشفته می گوید، سراغ نافهٔ چین را چرا از طرّهٔ عنبرفشان خود نمی پرسی؟ اگر باور نداری شرح جور از من، چرا باری حدیثی از دل نامهربان خود نمی پرسی؟ شکار خسته می داند، عیار سختی بازو چرا از زخم دل، زور کمان خود نمی پرسی؟ سرت گردم، چه دیدی کز حزین گردانده ای دل را ز دستان سنج دیرین، داستان خود نمی پرسی؟ حزین لاهیجی