حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۸۴۱: بر دیده کشم سرمه ز خاک کف پایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر دیده کشم سرمه ز خاک کف پایی شاید که دهد اشک مرا رنگ حنایی می در قدح و باد صبا بر سر لطف است دارد چمن امروز عجب آب و هوایی دولت طلبی، دامن دل را مده از دست شاید که برون آید ازین بیضه همایی نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی کرده ست بهار عجبی خار بیابان از دشت گذشته ست مگر آبله پایی داده ست غمت، رخصت شبگیر به آهم شاید رسد این قاصد بی درد به جایی خود را برسانید به یاران سبک پی می آید ازین قافله آواز درایی گلشن به نسیمی شکند عهد هزاران در کشور خوبان نبود رسم وفایی دور از گل رویت نفسی نیست حزین را مانده ست به جا، بلبل بی برگ و نوایی حزین لاهیجی