حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۸۱۷: رگ در تنم ز شورش سودا گسیخته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رگ در تنم ز شورش سودا گسیخته پیوند من ز جان شکیبا گسیخته یارای عقل نیست عنان داریم دگر زنجیر من بهار به صحرا گسیخته الفت کم و غرور فراوان و عهد سست سررشتهٔ امید ز صد جا گسیخته اشک روان به بوم و برم تا چها کند سیلی چنین عنان مدارا گسیخته تا چند ساز ناله به کوه و کمر کنم از زخمه ناخنم رگ خارا گسیخته طالع نگر گه با همه صدق و صفای دل الفت میانهٔ من و مینا گسیخته در خاکمال عرصهٔ دنیا، دلم حزین ماند به قطره ای که ز دریا گسیخته حزین لاهیجی