حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۸۰۵: لعل لب او تا به لب جام رسیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لعل لب او تا به لب جام رسیده جان بر لبم از رشک به ناکام رسیده خجلت به گلاب ار دهد اشکش عجبی نیست چشمی که به آن عارض گلفام رسیده حیرت کند از قطره آبی که گهر راست هر کس به غلط بخشی ایام، رسیده زد چاک ز باد سحری جامه جان را از غنچه بپرسید، چه پیغام رسیده؟ آتش نَفَسان شمعِ نهانخانهٔ خاکند نوبت به من تیره سرانجام رسیده گر شیوه پرواز ندانم عجبی نیست بال و پر من درشکن دام رسیده هر راهروی می رسد انجام به منزل دل بس که تپیده ست به آرام رسیده کو صبح نشاطی که دمی شاد برآرم؟ چون شمع سحر روز مرا شام رسیده مانده ست نشانی که ز من رنگ پریده ست خورشید حیاتم به لب بام رسیده جز سوختنم شمع صفت کار دگر نیست شادم که مرا کار به انجام رسیده چیزی که به یادش نرسد دوری خویش است هر کس به وصال تو دلارام رسیده پیداست حزین از سخنت گرمی شوقی جوشیده بسی تا که می خام رسیده حزین لاهیجی