حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۷۹: صبح آینهٔ طلعت نیکوی تو دیدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبح آینهٔ طلعت نیکوی تو دیدیم شب گردهٔ گیسوی سمن بوی تو دیدیم نه سرو شناسیم درین باغ، نه شمشاد ما جلوه پرستان قد دلجوی تو دیدیم تا چشم کند کار سواد دو جهان را یک گردشی از نرگس جادوی تو دیدیم جان مطلع خورشید جمال تو نوشتیم دل مشرق انوار مه روی تو دیدیم آن روز که پا در حرم عشق نهادیم سرها همه را خاک سر کوی تو دیدیم آمد چو عیان، نیست دگر جای بیان را بستیم زبان، چشم سخن گوی تو دیدیم پروای جهت نیست دل یک جهتان را در هر جهتی قبلهٔ ابروی تو دیدیم زان پیش که در زلف تجلّی شکن افتد دلها همه را درشکن موی تو دیدیم در دیر و حرم قبلهٔ مقصود تویی تو ذرّات جهان را همه رو سوی تو دیدیم نی نی غلطم، ذرّه چه و مهر کدام است؟ ما غیر ندیدیم، عیان روی تو دیدیم تنها نه حزین است درین باغ نواسنج هر برگ به گلبانگ هیاهوی تو دیدیم حزین لاهیجی