حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۴۷: پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم خموشی صحبت خاصی ست، با خود خلوتی دارم نمی آرد دل آزرده تاب نکهت زلفش دماغ آشفته ام، از بوی سنبل وحشتی دارم سر خجلت به پیش افکنده ام از کرده های خود به بیکاری سر آرم عمر را تا فرصتی دارم نه جان را وصل دلخواهی، نه دل را قوت آهی من حسرت نصیب از زندگانی تهمتی دارم نباشد بهتر از می در کف دریادلان چیزی به زاهد جام خود را چون نبخشم؟ همّتی دارم به تن دارم تب گرمی، به لب دارم دم سردی مرا بیماری عشق است، بر جان منّتی دارم نمی یابم سراغ لیلی رم خورده خود را به یاد وحشتش، با چشم آهو الفتی دارم کسی هرگز نبیند راه از خود رفتن ما را حزین ، از حلقه مجلس، کمند وحدتی دارم حزین لاهیجی