حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۴۲: طعنه هرگز به دل آزاری خاری نزدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طعنه هرگز به دل آزاری خاری نزدم خنده چون گل به وفاداری یاری نزدم بحر را حوصله ام غرق خجالت دارد موج بی طاقت خود را به کناری نزدم به چه تقصیر فلک خاک به چشمم ریزد؟ هیچگه دامن مژگان به غباری نزدم بر سرم فوج خزان از چه سبب می تازد؟ خیمه چون لاله به دامان بهاری نزدم ناوک نالهٔ من خونی امیدی نیست ترکش سینه تهی گشت و شکاری نزدم چون به هم بزمی اغیار توانم تن داد؟ من که در حادثه هرگز در یاری نزدم پاس من ناموس هنرمندی فرهادم بود در ره عشق اگر دست به کاری نزدم جرس قافله ام هرزه درا نیست حزین حرف بی تابی دل را به دیاری نزدم حزین لاهیجی