حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۳۸: بود تا چند در دل حسرت آن خوش بر و دوشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود تا چند در دل حسرت آن خوش بر و دوشم هلال آسا کشد خمیازهٔ خورشید آغوشم؟ به باد دامنی از خاک بردارد شهیدان را قیامت جلوه افتاده ست آن سرو قبا پوشم سراسر می رود مژگان شوخش در رگ دلها خراب هوشمندی های آن چشم قدح نوشم شب افسانهٔ زلفش، ندارد گرچه کوتاهی به خواب بیخودی نگذارد آن صبح بناگوشم کند جام نگاهش باده در جام هوسناکان سیه مست تغافلهای آن عاشق فراموشم حزین ، از درد و صاف کفر و دین از من چه می پرسی؟ درین میخانه، خون مشربم، با جمله می جوشم حزین لاهیجی