حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۱۶: هرگه به یادش از جگر افغان برآورم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگه به یادش از جگر افغان برآورم آتش ز جان گبر و مسلمان برآورم چون سر کنم فسانهٔ شب های هجر را آه از نهاد مرغ سحرخوان برآورم از آستین برآرم اگر شمع داغ را صد محشر، از مزار شهیدان برآورم گویم اگر زکعبه ی کوی اش حکایتی از سومنات، پیر صنم خوان برآورم خورشید را اگر نکند دیده خیرگی داغ تو را ز پردهٔ پنهان بر آورم آگه نه ای اگر تو ز حال درون من دل را بگو، ز چاک گریبان برآورم ساقی به همّت کف دریا نوال تو از موج خیز هر مژه طوفان برآورم از خامشی، گشوده نشد قفل دل مرا شد وقت آنکه از جگر افغان بر آورم چون سر کنم حدیث لب لعل یار را گرد از نهاد چشمهٔ حیوان بر آورم سر کن حزین ترانه، که صد عندلیب را از تنگنای بیضه غزل خوان برآورم حزین لاهیجی