حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۰۷: چو بر سر زند شاخ، مستانه گل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو بر سر زند شاخ، مستانه گل کند از لب توبه، پیمانه گل گریزانده، دی را به کوه وکمر دهد عرض لشکر، دلیرانه گل سوار است بر اسب چوبین شاخ بود گرم بازیّ طفلانه گل چمن مجلس میگساران بود صراحی بود غنچه، پیمانه گل اگر بشکفد خاطرم دور نیست شکفته ست چون روی جانانه گل جنون چاک زد خرقهٔ خاک را بهاران کند شور دیوانه گل خم غنچه لبریز از شبنم است گشوده ست دیوان میخانه گل سر شمع را در بهار و خزان نباشد به از بال پروانه گل حزین چند سوسن زبانی کنی؟ ندارد سر و برگ افسانه گل حزین لاهیجی