حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۵۶۵: برقع طرف نگردد، با آتشین عذارش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برقع طرف نگردد، با آتشین عذارش چون شمع می توان دید، در پرده آشکارش با صد جهان شکایت، زخم دلم دهان بست یارب چه نکته سنجد، چشم کرشمه بارش؟ سامان طرفه ای داد، عشق تو چشم ما را در کف عنان دریا، در آستین بهارش شد از تپانچه نیلی رخسار یوسف ما دیگر طمع چه باشد، ز اخوان روزگارش؟ گیرم که لب نبندم، پیش که می توان گفت کآتش به سینه دارم، از لعل آبدارش؟ چشم گرسنه مستش، از خون نمی شود سیر تیغ سیاه تا بست، مژگان سرمه دارش عمریست بسمل ما در خاک و خون تپان است باشدکه بر سر آید، آن نازنین سوارش داغ تو را ز عزّت مانند لاله و گل از دست هم ربایند دلهای بیقرارش از سوز دل حزینت از بس گریست چون شمع آتش به عالمی زد مژگان اشکبارش حزین لاهیجی