حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴۹۶: ز نخجیر دلیرم غمزهٔ صیاد می لرزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز نخجیر دلیرم غمزهٔ صیاد می لرزد ز جان سخت من این دشنهٔ فولاد می لرزد بَرَد از جا نهیب ناله ی من ، صبر مجنون را ز سیل گریه ام بر خود شط بغداد می لرزد شکوهی عشق بخشیده ست بازوی ضعیفان را که تیغ کوهسار از تیشه ی فرهاد می لرزد زگلبانگ صفیرم می تپد دل، عندلیبان را ز کلک خوش صریرم خامه فولاد می لرزد زبان عشق ترسان است از دم سردی واعظ که شمع شعله ور در رهگذار باد می لرزد نمی گردد به جایی پای ناقص فطرتان محکم به حال این سبک مغزان، دل الحاد می لرزد گدا و شاه را از خاکساران است آسایش زمین چون می تپد ویرانه و آباد می لرزد کند جایی که آن قامت قیامت، جلوه آرایی ز باد دامن او رایت شمشاد می لرزد حزین از سردسیر عقل بیرون ناله ای سر کن که سرما خوردگان را درگلو فریاد می لرزد حزین لاهیجی