حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴۸۴: من از دل و دین باختگانم چه توان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من از دل و دین باختگانم چه توان کرد؟ سودازده زلف بتانم چه توان کرد؟ دل بسته فتراک سر زلف سواری ست از چنگ خرد رفته عنانم چه توان کرد؟ در صومعه از نعره زنانم چه توان گفت؟ در میکده از دُردکشانم چه توان کرد؟ در سلسلهٔ زلف تو ای رهزن دل ها سرحلقهٔ سودا زدگانم چه توان کرد؟ گوشی به فغان دل ناشاد نکردی پیشت همه تن گر چه زبانم چه توان کرد؟ فرمان تو را هر چه بود می کنم اما من صبر به هجران نتوانم چه توان کرد؟ شد قطره به دریای فنا وصل حزین را دی بودم و امروز نه آنم چه توان کرد؟ حزین لاهیجی