حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷۰: از حرف سست توبه، لب را گزید باید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از حرف سست توبه، لب را گزید باید گر لب نمی کشد می، حسرت کشید باید در عشق ناخوش و خوش شوریدگان بدانند مطرب دم رسایی در نی دمید باید شاید دهد دلش را با دوست آشنایی در خانقاه صوفی، یک خم نبید باید آشفته روزگارم، جایی قرار من نیست بزمی که با حریفان، گفت و شنید باید با آفتاب می زد، از یک پیاله شبنم گر ذوق وصل داری، از خود برید باید زلف سیه برافشان، شب را به مشک تر گیر طرف نقاب بگشا،گر صبح عید باید عشرت به کام خواهی، آیینه را به برگیر عیش مدام خواهی، لب را مکید باید این آن غزل که گفته پیش از حزین سنایی این طرز گفتگو را از وی شنید باید حزین لاهیجی