حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴۴۷: کجا پاس حجاب از زاهد بی پیر می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا پاس حجاب از زاهد بی پیر می آید؟ که تا میخانه هم با خرقهٔ تزویر می آید مزن دم با من آتش نفس در شکر افشانی تو را ای صبح خام، از کام بوی شیر می آید دلا آسان نمی آید به کف سامان آزادی اگر از عقل رستی، عشق دامنگیر می آید نظربازی مرا گرم است با خورشید رخساری که آب از دیدنش در دیدهٔ تصویر می آید ندارم فرصت آن تا جواب نامه باز آید رسد بر لب مرا جان زود و قاصد دیر می آید اجل کی می زند مهر خموشی بر لب مردان؟ مزار ما نیستان گشت و بانگ شیر می آید حزین آوازهٔ مجنون فرو ننشست و ننشیند که از شور بیابان نالهٔ زنجیر می آید حزین لاهیجی