حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴۰۳: دل بی جهت شکایتی از روزگار کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بی جهت شکایتی از روزگار کرد هر کار کرد، یار فراموشکار کرد از وعدهٔ وصال، غم از دل نمی رود نتوان به بوی باده علاج خمار کرد گل گل شکفت داغ تو از دامن دلم این دشت برق تاخته آخر بهار کرد می کرد کاش چارهٔ بی تابی مرا مشّاطه ای که زلف تو را تابدار کرد از دل نمی رود به وصال ابد برون خونی که در دلم ستم انتظار کرد با بی قراری دل عاشق چه می کند؟ حسنی که آب آینه را موج دار کرد در دیده بس که برق نگاه تو گرم بود اشک مرا به دامن مژگان شرار کرد یاد تو بس که می گذرد گرم از دلم چون برگ لاله سینهٔ من داغدار کرد هرگز خدنگ چرخ ز صیدی خطا نشد این حلقهٔ کمان چقدرها شکار کرد موج تبسّم خوش آن غنچه لب حزین داغ دل مرا گل صبح بهار کرد حزین لاهیجی