حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۸: نیم ز افسردگی عاشق ولی دل یاد او دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیم ز افسردگی عاشق ولی دل یاد او دارد شرابی نیست امّا این سفال کهنه، بو دارد از آن ته جرعه ای کز ناز بر خاک ره افشاندی هنوزم آرزو خوناب حسرت در گلو دارد اشارت چیست؟ بسپارد به لب یا بشکند در دل؟ خروش دلخراشی بلبل ما درگلو دارد ندارد طاقت هر شیشه دل، تاب فروغ او شراب خام سوزی عشق در جام و سبو دارد ببین صوفی وشم، دردی کش کوی خراباتم ز می چون گل هنوز این خرقهٔ صد پاره بو دارد سر انصاف اگر داری، بیا بنمایمت ناصح که جیب دلق شیخ شهر ما صد جا رفو دارد سر افسانه بگشا از نگاه آشنا رویی لب خاموش عاشق با تو ذوق گفتگو دارد دلم از عمر بی حاصل حزین افسرده خاطر شد چراغ کلبهٔ ما، آستینی آرزو دارد حزین لاهیجی