حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷۴: تهمت برق تجلی ست که بر طور زدند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تهمت برق تجلی ست که بر طور زدند آتش از جلوه مرا بر دل پرشور زدند عشقی از نو به کف خاک من افکنده بساط باز خرگاه سلیمان، به دل مور زدند می شود از نفسم، زخم جگرها تازه از نمکدان قیامت، به دلم شور زدند بخت آن بی خبران شاد که در دار فنا باده بیخودی از ساغر منصور زدند می چکد خون دو صد شکوه ز تار نفسم نشتر زخمه مرا بر رگ طنبور زدند باده خونابه و بتخانه بود ساغر عشق طرفه آتشکده ای بر لب مخمور زدند بزم عشق است حزین ، از که خبر می جویی؟ جام بیهوشی از آن نرگس مخمور زدند حزین لاهیجی