حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۳۴۹: حریف عیش جهان بی دماغ می ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حریف عیش جهان بی دماغ می ماند پیاله می رود از دست و داغ می ماند چنین که عشق زند ره، فقیه و زاهد را کدام مرد، به کنج فراغ می ماند ز خوی آتش عشق غیور، بوالعجب است که آشیانهٔ بلبل به باغ، می ماند چنان ز زلف تو آشفته است خاطر من که بوی نافه به موی دماغ می ماند به سفله، عالم افسرده، باد ارزانی خزان چو گشت، گلستان به زاغ می ماند چو آمدی ز رخت باغ سرخ رو گردید ز رفتنت به کف لاله، داغ می ماند من از حریص شرابی، کفم تهی ست حزین خوش آنکه درد مِی اش در ایاغ می ماند حزین لاهیجی