حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۸: شب زلف تو در خیالم آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب زلف تو در خیالم آمد از بخت خود انفعالم آمد بی رحم تر است غمزه، امروز گویا رحمش به حالم آمد یاد قد اوست قسمت من شادم که، الف به فالم آمد از حرمت خون دل شناسی پیمانه کشی، حلالم آمد آبی ای زخم تشنه بردار اشک دریا نوالم آمد گفتی نظر از جهان فروبند کاینک رخ بی مثالم آمد از هر مژه، زین اشارت، انگشت بر دیده امتثالم آمد خورشید رخ تو شد مقابل جانی به تن هلالم آمد چون آینه وصل بی حجابی از حیرت آن جمالم آمد افسرده دمان، حذر که چون شمع حرفی به زبان لالم آمد از دیده و دل کناره گیرید وحشی نگهان، غزالم آمد عشرتکده عدم، کجایی؟ از هستی خود ملالم آمد اوراق دل حزین گشودم عشق تو به وصف حالم آمد حزین لاهیجی