حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۲۶۷: عشق اگر یار شود، سود و زیان این همه نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق اگر یار شود، سود و زیان این همه نیست سر جانانه سلامت، غم جان اینهمه نیست بی محبّت به جوی خرمن ما نستانند حاصل علم و عمل در دو جهان این همه نیست ای که مستغرق اندیشهٔ بحری و سراب یکدم از خویش برآ، کون و مکان اینهمه نیست چه شد از توبه اگر دامن خشکی دارم پیش ابرکرم پیر مغان اینهمه نیست منّت است این که شکسته ست کمر مردان را ورنه برداشتن کوه گران اینهمه نیست به یکی جرعهٔ می تاج و نگین می بخشم پیش بی پا و سران نام و نشان اینهمه نیست جلوهٔ کاغذ آتش زده دارد جگرم داغ حسرت به دل لاله ستان این همه نیست رشتهٔ الفت ما و تو بود زود گسل فرصت صحبت مهتاب و کتان این همه نیست حسرت از دیدهٔ حیرت زدهٔ خود دارم چشم آیینه به رویت نگران اینهمه نیست تا کی از اشک کنم گونهٔ کاهی گلرنگ باده در ساغر خونین جگران این همه نیست ساقیا پا به رکاب است چمن، باده بیار تکیه بر عهد جهان گذران این همه نیست آفرین بر قلم فیض رسان تو حزین رگ ابری به چمن ژاله فشان اینهمه نیست حزین لاهیجی