حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۲۴۱: تو را چه غم که به درد تو مبتلایی هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو را چه غم که به درد تو مبتلایی هست؟ مراست غم که ندانسته ای وفایی هست به آفتاب چرا تیغ مطلعم نکشد مرا که در نظر، ابروی دلگشایی هست چه بسته ای ره پیغام، محرمان چو شدند کبوتر حرمی، قاصد صبایی هست به دیده، از مژه گلگون تر است هر خارش به راه کوی تو، رند برهنه پایی هست سماع خاطر شوریدگان به مطرب نیست به وادی ای که منم، ناله ی درایی هست خراب می کند آخر ز سیل گریه مرا میانه ی من و دل، طرفه ماجرایی هست حزین به خاطر خود یاد خیر، ره ندهی درون خلوت دل یار آشنایی هست حزین لاهیجی