حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۷: ساقی از ورع کیشان، مطرب از خموشان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی از ورع کیشان، مطرب از خموشان است بی صفاتر از مسجد، بزم دردنوشان است چاک پیرهن بگشا، قبلهٔ نیاز من کعبه در سر کویت، از پلاس پوشان است چنگ عاشقان ساز است، نغمهٔ عبث چه زنی؟ بس کن این خراشیدن، سینه ام خروشان است منزلت دربن کشور، فرع لاف بی معنیست آدم از بها افتاد، مفت خود فروشان است چین جبهه واکردی، عیش عاشقان خوش باد خنده از لبت گل کرد، عید باده نوشان است مطرب نفس مشکین، پرده پست تر بردار مفتی صلاح آیین، از درازگوشان است خرقه دوش را بار است، رهن باده کن زاهد غنچه در گلستان ها، از سبو به دوشان است پیر خانقاه من، مست و پای کوبانی سر بده قدح بستان، کوی می فروشان است جوش می خروش نی، گر مکرّرت باشد نالهء حزین بشنو، دل ز خوش سروشان است حزین لاهیجی